چگونه با کودک خجالتی به دید و بازدید برویم؟ (بخش اول)
تعطیلات عید شاید برای بسیاری از کودکان شادیآور نباشد! افراد خجالتی خاطرات خوشی از عید، دید و بازدیدها و روابط خانوادگی نوروز، مخصوصا در دوران کودکی ندارند. در ادامه این مطلب به راهکارهای برای از بین بردن خجالت بین کودکان در دید و بازدید ایام عید اشاره خواهیم کرد.
کودکان خجالتی از اینکه مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند، میترسند، اضطراب ناشی از این موضوع باعث ایجاد حس حقارت در کودکان میشود.
مقدمه
خجالت در واقع نوعی ویژگی شخصیتی در کودکان است، نه یک عیب و نقص که نیازی به دعوا و شرمندگی والدین داشته باشد. این ویژگیها با تشویق و حمایت والدین قابل اصلاح است.
در بعضیها فرهنگها موردپسند و ستایش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به کودکان به ارث میرسد. معمولا والدینی که در کودکی کمرو و خجالتی بودند، خود نیز فرزندانی خجالتی دارند. از نظر علمی احساس خجالت، یک واکنش طبیعی نسبت به افراد یا محیطهای جدید است که در حقیقت، ترکیبی از حس ترس و کنجکاوی را در خود دارد.
شیرخواران با دیدن غریبهها رویشان را برمیگردانند، کودکان نوپا به زمین نگاه میکنند و به پدر یا مادرشان میچسبند و حتی ممکن است در این شرایط به مکیدن انگشت شست بپردازند. اما بیشتر بچهها قبل از ۳ سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار میکنند و به نظر بسیار اجتماعی میآیند اما بعد از این سن، ترس بیشتر کودکان از غریبهها شروع میشود و آنها حس خجالت و شرمندگی را یاد میگیرند.
در این هنگام ناگهان کودک اجتماعی شما تبدیل به یک کودکی خجالتی میشود. بچههای آرام و خجالتی هم میتوانند خوشحال و خوشنود باشند ولی اغلب آنها از ترسهایی که دارند خجالت میکشند. یک کودک خجول معمولا اعتماد به نفس کافی را در رابطه با خودش، تواناییهایش و دنیای پیرامون ندارد.
در این بین تجربیات کودکی خود والدین (به عنوان والد خجالتی) و میزان نفوذ و نوع ارتباطی که با کودک میتواند داشته باشد به عنوان عوامل کمککننده یا مشکلساز در برخورد با رفتار خجالت و کمرویی مطرح است. زندگیهای امروزه و شیوع پدیده تک فرزندی باعث کم رنگ شدن تعاملات اجتماعی در اعضای خانواده شده است.
در گذشته زندگیها به صورت سنتی و جمعی بوده و تعاملات بیشتر در جمعهای خانوادگی و فامیلی شکل میگرفت. ولی امروزه متاسفانه تمایل به تک فرزندی باعث شده که سبک زندکی عوض شود و کودک تک و تنها در خانه بدون همبازی و همزبان سر کند و از این رو تعاملات رفتاری که باعث ایجاد تعاملات اجتماعی است کمتر صورت میگیرد که این امر میتواند به خجالتی بودن کودکان کمک کند. اما همیشه کمرویی مربوط به تکفرزندها نیست.
معمولا فرزند اول خانواده نسبت به فرزند دوم حالت خجالتی بیشتری دارد، این امر شاید به علت شیوه تربیتی سختگیرانهتر والدین درباره فرزند اول باشد. معمولا والدین قوانین سنگینتر و باید و نبایدهای بیشتری درباره فرزند اول دارند که این امر میتواند بر میزان و کیفیت عزت نفس کودک تاثیر بگذارد.
کودک در این موقعیت به طور مداوم به قضاوت و کنترل خود میپردازد و به خاطر ترس از اشتباه یا تنبیه سعی میکند تعاملش با دیگران را کاهش دهد. در حالیکه فرزند دوم معمولا کمتر با قوانین و باید نبایدهای سخت والدین مواجه میشود و بنابراین با اعتماد بیشتری به ایجاد ارتباط میپردازد. ژنتیک نیز میتواند از علل اصلی خجالتی بودن کودکان باشد.
ممکن است بسیاری از پدر، مادرها بگویند ماهم در این سن به این صورت بودیم، اگر والدین در برقراری ارتباطات اجتماعی کودک با دیگران کمک کنند و فرزند خود را به پارک ببرند وی را به کارهایی مثل نقاشی، موسیقی، فعالیتهای هنری گروهی و ورزشهای گروهی هدایت کنند؛ باعث برقراری ارتباط بیشتر کودک شان با جامعه شده و باعث میشود حس خجالت ناشی از مسایل ژنتیکی (به نوعی خجالتی ژنتیکی) در اثر اکتسابات و تمرینهایی که منجر به تعاملات میشود، از بین برود.
در بعضیها فرهنگها موردپسند و ستایش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به کودکان به ارث میرسد. معمولا والدینی که در کودکی کمرو و خجالتی بودند، خود نیز فرزندانی خجالتی دارند. از نظر علمی احساس خجالت، یک واکنش طبیعی نسبت به افراد یا محیطهای جدید است که در حقیقت، ترکیبی از حس ترس و کنجکاوی را در خود دارد.
شیرخواران با دیدن غریبهها رویشان را برمیگردانند، کودکان نوپا به زمین نگاه میکنند و به پدر یا مادرشان میچسبند و حتی ممکن است در این شرایط به مکیدن انگشت شست بپردازند. اما بیشتر بچهها قبل از ۳ سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار میکنند و به نظر بسیار اجتماعی میآیند اما بعد از این سن، ترس بیشتر کودکان از غریبهها شروع میشود و آنها حس خجالت و شرمندگی را یاد میگیرند.
در این هنگام ناگهان کودک اجتماعی شما تبدیل به یک کودکی خجالتی میشود. بچههای آرام و خجالتی هم میتوانند خوشحال و خوشنود باشند ولی اغلب آنها از ترسهایی که دارند خجالت میکشند. یک کودک خجول معمولا اعتماد به نفس کافی را در رابطه با خودش، تواناییهایش و دنیای پیرامون ندارد.
در این بین تجربیات کودکی خود والدین (به عنوان والد خجالتی) و میزان نفوذ و نوع ارتباطی که با کودک میتواند داشته باشد به عنوان عوامل کمککننده یا مشکلساز در برخورد با رفتار خجالت و کمرویی مطرح است. زندگیهای امروزه و شیوع پدیده تک فرزندی باعث کم رنگ شدن تعاملات اجتماعی در اعضای خانواده شده است.
در گذشته زندگیها به صورت سنتی و جمعی بوده و تعاملات بیشتر در جمعهای خانوادگی و فامیلی شکل میگرفت. ولی امروزه متاسفانه تمایل به تک فرزندی باعث شده که سبک زندکی عوض شود و کودک تک و تنها در خانه بدون همبازی و همزبان سر کند و از این رو تعاملات رفتاری که باعث ایجاد تعاملات اجتماعی است کمتر صورت میگیرد که این امر میتواند به خجالتی بودن کودکان کمک کند. اما همیشه کمرویی مربوط به تکفرزندها نیست.
معمولا فرزند اول خانواده نسبت به فرزند دوم حالت خجالتی بیشتری دارد، این امر شاید به علت شیوه تربیتی سختگیرانهتر والدین درباره فرزند اول باشد. معمولا والدین قوانین سنگینتر و باید و نبایدهای بیشتری درباره فرزند اول دارند که این امر میتواند بر میزان و کیفیت عزت نفس کودک تاثیر بگذارد.
کودک در این موقعیت به طور مداوم به قضاوت و کنترل خود میپردازد و به خاطر ترس از اشتباه یا تنبیه سعی میکند تعاملش با دیگران را کاهش دهد. در حالیکه فرزند دوم معمولا کمتر با قوانین و باید نبایدهای سخت والدین مواجه میشود و بنابراین با اعتماد بیشتری به ایجاد ارتباط میپردازد. ژنتیک نیز میتواند از علل اصلی خجالتی بودن کودکان باشد.
ممکن است بسیاری از پدر، مادرها بگویند ماهم در این سن به این صورت بودیم، اگر والدین در برقراری ارتباطات اجتماعی کودک با دیگران کمک کنند و فرزند خود را به پارک ببرند وی را به کارهایی مثل نقاشی، موسیقی، فعالیتهای هنری گروهی و ورزشهای گروهی هدایت کنند؛ باعث برقراری ارتباط بیشتر کودک شان با جامعه شده و باعث میشود حس خجالت ناشی از مسایل ژنتیکی (به نوعی خجالتی ژنتیکی) در اثر اکتسابات و تمرینهایی که منجر به تعاملات میشود، از بین برود.
در مهمانی با کودکتان چه کنید؟
کودکان خجالتی و کم رو، دوست ندارند مرکز توجهات یک جمع باشند. بنابراین شما نباید کاری کنید که ناگهان همه توجهات به سمت کودک تان برگردد. اینکه بخواهید فرزندتان جلوی یک جمع که برای نخستین بار آنها را میبیند پیانو بزند یا شهر بخواند، کار غلطی است. کودکان فقط برای کسانی این کار را میکنند که به آنها اعتماد داشته باشند. این که شما بدون اطلاع قبلی به فرزندتان، از او چنین کارهایی را بخواهید، باعث سرخوردگی کودک میشود به ویژه در دوران پیشدبستانی که زمان ساخته شدن اعتماد به نفس کودکان است.
ادامه دارد...
منبع: زندگی آنلاین
ادامه دارد...
منبع: زندگی آنلاین
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}